درون مایه
گرچه از یک دید فیلم صحرای سرخ را میتوان داستانی در مورد جامعه مدرن صنعتی و بیرحم پنداشت که تنها جولیانای روانرنجور در آن بیدار شده است؛ آنتونیونی بعدتر گفت که میخواسته نشان بدهد که تکنولوژی صنعتی زیبایی خودش را دارد و اینکه داستانی در مورد قابلیت سازگاری در انسان را به تصویر کشیده است که جولیانا در آن باید «با محیط اجتماع اطرافش روبرو شود
خیلی سادهانگارانه است که بگوییم—همانطور که بسیاری گفتهاند—که من دنیای صنعتی غیر انسانی را که افراد را تحت فشار قرار میدهد و آنها را به سمت روانگسیختگی میکشاند محکوم میکنم. قصد من... این بود که ظرافت و زیبایی جهان را بازسازی کنم که در آن حتی کارخانهها میتوانند زیبا باشند. خطوط و خمیدکیهای کارخانهها میتوانند زیباتر از نمای درختان باشند که دیدنشان خیلی همیشگی شده است. این دنیا غنی و قابل استفاده است. اختلال اعصابی که در صحرای سرخ به دنبال توصیف آن بودم بیش از هر چیز درباره سازگار شدن بود. برخی افراد خودشان را سازگار میکنند و برخی نمیتوانند، شاید به این دلیل که خیلی وابسته به شیوههایی از زندگی هستند که اکنون از رده خارج هستند.
درون مایه
گرچه از یک دید فیلم صحرای سرخ را میتوان داستانی در مورد جامعه مدرن صنعتی و بیرحم پنداشت که تنها جولیانای روانرنجور در آن بیدار شده است؛ آنتونیونی بعدتر گفت که میخواسته نشان بدهد که تکنولوژی صنعتی زیبایی خودش را دارد و اینکه داستانی در مورد قابلیت سازگاری در انسان را به تصویر کشیده است که جولیانا در آن باید «با محیط اجتماع اطرافش روبرو شود
خیلی سادهانگارانه است که بگوییم—همانطور که بسیاری گفتهاند—که من دنیای صنعتی غیر انسانی را که افراد را تحت فشار قرار میدهد و آنها را به سمت روانگسیختگی میکشاند محکوم میکنم. قصد من... این بود که ظرافت و زیبایی جهان را بازسازی کنم که در آن حتی کارخانهها میتوانند زیبا باشند. خطوط و خمیدکیهای کارخانهها میتوانند زیباتر از نمای درختان باشند که دیدنشان خیلی همیشگی شده است. این دنیا غنی و قابل استفاده است. اختلال اعصابی که در صحرای سرخ به دنبال توصیف آن بودم بیش از هر چیز درباره سازگار شدن بود. برخی افراد خودشان را سازگار میکنند و برخی نمیتوانند، شاید به این دلیل که خیلی وابسته به شیوههایی از زندگی هستند که اکنون از رده خارج هستند.