حالا دیگر برایم فرقی چندان ندارد. این نقش من در زندگی درست به اندازهی قبلی بامزه است، همان کار ارزیاب بیمه برای شرکت بیمهی گریت نورترن که وادارم میکرد وقتم را در میان تکهپارههای تمدنمان بگذرانم: گلگیرهای مچاله شده، اتاقکهای بدون سقف، انبارهای سوخته، دست و پاهای شکسته؛
حالا دیگر برایم فرقی چندان ندارد. این نقش من در زندگی درست به اندازهی قبلی بامزه است، همان کار ارزیاب بیمه برای شرکت بیمهی گریت نورترن که وادارم میکرد وقتم را در میان تکهپارههای تمدنمان بگذرانم: گلگیرهای مچاله شده، اتاقکهای بدون سقف، انبارهای سوخته، دست و پاهای شکسته؛