نویسنده در كتاب "تئاتر سمبولیست"، آثار نویسندگانی را بررسی میكند كه "شكوفایی سمبولیسم را تدارك دیدند و در تئاتر، تجلی ویژه این جنبش بودند: سرایندگان كه از واگنر و مالارمه تاثیر بسیار پذیرفتند و نمایش واقعیتهای روزمره و پیش پا افتاده را با تئاتر اندیشه و تخیل، با استعارهها و تصاویری شگفت، و نیز آمیختهای از هنرهای گوناگون، جایگزین كردند". وی خاطرنشان میكند: " در حقیقت مالارمه بنیانگذار و تقریبا قانونگذار سمبولیسم است همانطور كه ویلیه دولیل ادان نوید دهنده و رمی دوگورمون منتقد این جنبش است". علاوه بر مالارمه آثار این نویسندگان نیز بررسی میشود: ویلیه دولیل ادان، ادوار دژاردن، ژوزفن پلادان، موریس مترلینك، سن پل رو، المیر بورژ، هانری سینوره، پل كلودل و فرانسی جم. در كتاب تصریح شده است: "جنبش سمبولیست كه اواخر قرن نوزدهم شكل گرفت، در زمینه ادبیات فرانسه و حتی در تاریخ ادبیات، پدیدهای یگانه و بیسابقه بود. و این، نه تنها به سبب نوآوری در بیان شاعرانه و اجرای نمایشنامه، بلكه به ویژه به علت الهام والای گروه معدودی از نویسندگان كه دستخوش وسوسه "شعر ناب" و بیتاب "مطلق" بودند و میكوشیدند تا شعر و هنر را تا سر حد شكوهمندی یك مذهب رفعت بخشند: زیرا اثر هنری بیش از هر چیز باید نشانهای از ایمان باشد. در حقیقت پیروان سمبولیسم در قلمرو تئاتر با ابتذال و انحطاطی كه در قرن نوزدهم بر صحنه تماشاخانهها حكمفرمایی میكرد، مخالفت ورزیدند و به هنری آرمانگرا، اخلاقی و فلسفی گرایش نشان دادند كه هم نهادی از شعر، موسیقی و نمایش بود و هم اندیشهای ژرف و معنوی را دربر میگرفت... در یك جمعبندی كلی میتوان گفت كه سمبولیسم قبل از هر چیز دورانی را تداعی میكند كه نویسنده حرفهاش را وظیفهای مقدس میدانست و با ایمان و اعتقادی راسخ، خود را وقف شعر میكرد
نویسنده در كتاب "تئاتر سمبولیست"، آثار نویسندگانی را بررسی میكند كه "شكوفایی سمبولیسم را تدارك دیدند و در تئاتر، تجلی ویژه این جنبش بودند: سرایندگان كه از واگنر و مالارمه تاثیر بسیار پذیرفتند و نمایش واقعیتهای روزمره و پیش پا افتاده را با تئاتر اندیشه و تخیل، با استعارهها و تصاویری شگفت، و نیز آمیختهای از هنرهای گوناگون، جایگزین كردند". وی خاطرنشان میكند: " در حقیقت مالارمه بنیانگذار و تقریبا قانونگذار سمبولیسم است همانطور كه ویلیه دولیل ادان نوید دهنده و رمی دوگورمون منتقد این جنبش است". علاوه بر مالارمه آثار این نویسندگان نیز بررسی میشود: ویلیه دولیل ادان، ادوار دژاردن، ژوزفن پلادان، موریس مترلینك، سن پل رو، المیر بورژ، هانری سینوره، پل كلودل و فرانسی جم. در كتاب تصریح شده است: "جنبش سمبولیست كه اواخر قرن نوزدهم شكل گرفت، در زمینه ادبیات فرانسه و حتی در تاریخ ادبیات، پدیدهای یگانه و بیسابقه بود. و این، نه تنها به سبب نوآوری در بیان شاعرانه و اجرای نمایشنامه، بلكه به ویژه به علت الهام والای گروه معدودی از نویسندگان كه دستخوش وسوسه "شعر ناب" و بیتاب "مطلق" بودند و میكوشیدند تا شعر و هنر را تا سر حد شكوهمندی یك مذهب رفعت بخشند: زیرا اثر هنری بیش از هر چیز باید نشانهای از ایمان باشد. در حقیقت پیروان سمبولیسم در قلمرو تئاتر با ابتذال و انحطاطی كه در قرن نوزدهم بر صحنه تماشاخانهها حكمفرمایی میكرد، مخالفت ورزیدند و به هنری آرمانگرا، اخلاقی و فلسفی گرایش نشان دادند كه هم نهادی از شعر، موسیقی و نمایش بود و هم اندیشهای ژرف و معنوی را دربر میگرفت... در یك جمعبندی كلی میتوان گفت كه سمبولیسم قبل از هر چیز دورانی را تداعی میكند كه نویسنده حرفهاش را وظیفهای مقدس میدانست و با ایمان و اعتقادی راسخ، خود را وقف شعر میكرد