این مجمعه متشکل است از ۱۰ داستان برگزیدهٔ داوران دورهٔ چهارم جایزهٔ هوشنگ گلشیری که در آذرماه ۱۳۸۳ در فرهنگسرای نیاوران و با این عناوین فراهم آمده است:
«سان شاین/ کوروش اسدی»، «نماز پسین/ محمد بکایی»، «تک خشت/ منیرالدین بیروتی»، «گرما در سال صفر/ شهرنوش پارسیپور»، «نوروز فقط در کابل با صفاست/ محمدآصف سلطانزاده»، «پدر گیاهشناس من/ داوود غفارزادگان»، «طبقه همکف/ یوریک کریم مسیحی»، «سنگام/ مهرنوش مزارعی» و «چکاوک آسمانخراش/ شهریار مندنیپور».
برای نمونه در «تک خشت»، دو تن از رزمندگان جنگ تحمیلی در حالی که با یک دیگر صحبت میکنند، به ورقبازی مشغول هستند و نویسنده تصویری موازی از بازی این دو صحنهٔ جنگ به دست میدهد. به تصریح راوی: «نگاش کردم، چشماش برق میزد. به ورقا نگاه میکرد. بیبی خشت، آس پیک، شاه خشت، دولو دل. یه سرفهای کردم و تک خشت رو گذاشت جلو خودم. یه لرزی تو تنش افتاد. نگام کرد و خندید گفت: دیدار به قیامت! گفتم این دور و برا مین کاشتن؟ گفت: حالا همه جا کاشتن و…
این مجمعه متشکل است از ۱۰ داستان برگزیدهٔ داوران دورهٔ چهارم جایزهٔ هوشنگ گلشیری که در آذرماه ۱۳۸۳ در فرهنگسرای نیاوران و با این عناوین فراهم آمده است:
«سان شاین/ کوروش اسدی»، «نماز پسین/ محمد بکایی»، «تک خشت/ منیرالدین بیروتی»، «گرما در سال صفر/ شهرنوش پارسیپور»، «نوروز فقط در کابل با صفاست/ محمدآصف سلطانزاده»، «پدر گیاهشناس من/ داوود غفارزادگان»، «طبقه همکف/ یوریک کریم مسیحی»، «سنگام/ مهرنوش مزارعی» و «چکاوک آسمانخراش/ شهریار مندنیپور».
برای نمونه در «تک خشت»، دو تن از رزمندگان جنگ تحمیلی در حالی که با یک دیگر صحبت میکنند، به ورقبازی مشغول هستند و نویسنده تصویری موازی از بازی این دو صحنهٔ جنگ به دست میدهد. به تصریح راوی: «نگاش کردم، چشماش برق میزد. به ورقا نگاه میکرد. بیبی خشت، آس پیک، شاه خشت، دولو دل. یه سرفهای کردم و تک خشت رو گذاشت جلو خودم. یه لرزی تو تنش افتاد. نگام کرد و خندید گفت: دیدار به قیامت! گفتم این دور و برا مین کاشتن؟ گفت: حالا همه جا کاشتن و…