در اثر حاضر، نویسنده کوشیده است تا ریشه گرایشات و سمتگیریهای اخلاقی انسان را بررسی کند و همینطور معلوم کند آیا دغدغههای اخلاقی افراد در تمامی فرهنگها یکسان است و اگر تفاوتی وجود دارد آیا این تفاوت در کلیات است یا جزئیات. همچنین، نویسنده با استناد به برخی شواهد مدعی شده خاستگاه اخلاقیات، بسیار کهن و دستکم بخشی از آن در تاروپود وجود ما ریشه دارد. به باور او، انسان تا اندازهای واجد ظرفیتی ذاتی برای تمیز خوبی از بدی، و امر اخلاقی از غیراخلاقی ست.
در اثر حاضر، نویسنده کوشیده است تا ریشه گرایشات و سمتگیریهای اخلاقی انسان را بررسی کند و همینطور معلوم کند آیا دغدغههای اخلاقی افراد در تمامی فرهنگها یکسان است و اگر تفاوتی وجود دارد آیا این تفاوت در کلیات است یا جزئیات. همچنین، نویسنده با استناد به برخی شواهد مدعی شده خاستگاه اخلاقیات، بسیار کهن و دستکم بخشی از آن در تاروپود وجود ما ریشه دارد. به باور او، انسان تا اندازهای واجد ظرفیتی ذاتی برای تمیز خوبی از بدی، و امر اخلاقی از غیراخلاقی ست.