کمدی واقع گرایانه در سادهترین شکل و ساختار و روانترین زبان نمایشی و گفتاری و در بدیعترین موقعیت نمایشی، با هدفی مردمی و فراگیر، به تشریح دردهای مشترک طبقه زیردست و ستم دیده و تودههای مردم در جامعه نوین میپردازد. طنز در این گونه کمدیها، تلخ است و خندهای را که پس از بازگویی مضمون اجتماعی خویش موجب میشود، زهرخند است.
در این دفتر از این مجموعه، یکی از نمونههای برتر و امروزی این گونه کمدیهای واقعگرایانه را عرضه میداریم، نمایشی خاطرهانگیز برای تماشاگران تلویزیون در سه دهه اخیر: سوزنبانان.
برایان فیلان، نمایشنامهنویس معاصر ایرلندی، متولد ۱۹۳۴ میلادی در شهر «دوبلین» است. آثار فیلان گواه بر این ادعا هستند که او یک معاصر حقیقی جهان و زمان ماست. او هرگز از جایی دیگر و زمانی دیگر سخن نمیگوید، حتی وقتی در کارهایش صحبت از جایی دیگرست؛ باز هم از اینجا سخن میگوید. او از زمانه ما، از آدمهای اطراف ما حرف میزند و او حتی همچون بسیاری از روشنفکران معاصر آینده نگری هم نمیکند. او با چشمانی باز و بصیرتی کامل از «حال» میگوید؛ از «حال ما» میگوید. «اینجا» در نزد او همه جهان است، و او با طنزی گزنده از درد همه جهان، از زخم های- نه کهنه، که نو- عصر ما، از مسائل بزرگ و عمده عصر ما سخن میگوید.
آثار فیلان فقط فهرستی نمایشی از مشکلات و معضلات مطروحه در جوامع امروزی نیست. از میانه قرن نوزدهم و آغاز دوران «واقعیت گرایی» در تئاتر با پرچمداری «امیل زولا» تا کنون بسیاری از نویسندگان مسائل، موقعیتها و نکتههای اجتماعی را در جامه «درام» مطرح کرده اند. آنچه در نزد «برایان فیلان» حائز اهمیت است و قابل ذکر، اینکه: او دیدگاههای اجتماعی خود را در شکلی تازه و نو ارائه میدهد. حرفش را در جامه طنز میزند. موقعیتهای بدیع و استثنایی خلق میکند. آدمهای نمایش خود را در ابعاد گوناگون وصف میکند، و صادقانه از زبان آنها سخن میگوید. بداعت کار فیلان در پرداخت و ارائه شخصیتهایی است که گرچه در نظر اول و از حیث ظاهر گاه هم شکل مینمایند، اما در باطن و در واقع امر، به هنگام پیشروی داستان فرسنگها از یکدیگر فاصله میگیرند. «مثلث: آلبرت-آلفرد-ادوارد» در سوزنبانان یکی از کم نظیرترین ساختارهای شخصیت سازی و پردازی در تئاتر «واقعیتگرای» معاصر است.
کمدی واقع گرایانه در سادهترین شکل و ساختار و روانترین زبان نمایشی و گفتاری و در بدیعترین موقعیت نمایشی، با هدفی مردمی و فراگیر، به تشریح دردهای مشترک طبقه زیردست و ستم دیده و تودههای مردم در جامعه نوین میپردازد. طنز در این گونه کمدیها، تلخ است و خندهای را که پس از بازگویی مضمون اجتماعی خویش موجب میشود، زهرخند است.
در این دفتر از این مجموعه، یکی از نمونههای برتر و امروزی این گونه کمدیهای واقعگرایانه را عرضه میداریم، نمایشی خاطرهانگیز برای تماشاگران تلویزیون در سه دهه اخیر: سوزنبانان.
برایان فیلان، نمایشنامهنویس معاصر ایرلندی، متولد ۱۹۳۴ میلادی در شهر «دوبلین» است. آثار فیلان گواه بر این ادعا هستند که او یک معاصر حقیقی جهان و زمان ماست. او هرگز از جایی دیگر و زمانی دیگر سخن نمیگوید، حتی وقتی در کارهایش صحبت از جایی دیگرست؛ باز هم از اینجا سخن میگوید. او از زمانه ما، از آدمهای اطراف ما حرف میزند و او حتی همچون بسیاری از روشنفکران معاصر آینده نگری هم نمیکند. او با چشمانی باز و بصیرتی کامل از «حال» میگوید؛ از «حال ما» میگوید. «اینجا» در نزد او همه جهان است، و او با طنزی گزنده از درد همه جهان، از زخم های- نه کهنه، که نو- عصر ما، از مسائل بزرگ و عمده عصر ما سخن میگوید.
آثار فیلان فقط فهرستی نمایشی از مشکلات و معضلات مطروحه در جوامع امروزی نیست. از میانه قرن نوزدهم و آغاز دوران «واقعیت گرایی» در تئاتر با پرچمداری «امیل زولا» تا کنون بسیاری از نویسندگان مسائل، موقعیتها و نکتههای اجتماعی را در جامه «درام» مطرح کرده اند. آنچه در نزد «برایان فیلان» حائز اهمیت است و قابل ذکر، اینکه: او دیدگاههای اجتماعی خود را در شکلی تازه و نو ارائه میدهد. حرفش را در جامه طنز میزند. موقعیتهای بدیع و استثنایی خلق میکند. آدمهای نمایش خود را در ابعاد گوناگون وصف میکند، و صادقانه از زبان آنها سخن میگوید. بداعت کار فیلان در پرداخت و ارائه شخصیتهایی است که گرچه در نظر اول و از حیث ظاهر گاه هم شکل مینمایند، اما در باطن و در واقع امر، به هنگام پیشروی داستان فرسنگها از یکدیگر فاصله میگیرند. «مثلث: آلبرت-آلفرد-ادوارد» در سوزنبانان یکی از کم نظیرترین ساختارهای شخصیت سازی و پردازی در تئاتر «واقعیتگرای» معاصر است.