کتاب شرح شوق با عنوان فرعی شرح و تحلیل اشعار حافظ اثر استاد دکتر سعید حمیدیان است که به نقد و تحلیل اشعار حافظ میپردازد.
در پیشگفتار کتاب آمده است:
این دفتر به هیچ روی از شمار شروح گذشته یا شروح کمابیش سنتی نیست، از چند لحاظ:
شرح لغوی و دستوری نیست، اگرچه از حیث امور لغوی، دستوری یا زبانی نیز شاید آن را کمابیش دقیقتر از این سنخ شروح بیابید.
شرحی بر پایۀ سادهسازی معنایی نیست چون نگارندهاش اعتقادی به این کار ندارد، بلکه با تجزیه و تحلیل دقیق عناصر هر شعر، اعم از کل شعر و یکایک ابیات و آحاد آن سروکار دارد.
این دفتر شرحی است بر پایۀ تجزیه و تحلیل ساختار هر شعر و بررسی پیوندهای اجزای شعر، از ساختار معنایی و مضمونی ابیات گرفته تا عناصر بیانی همچون تشبیهات، استعارات، نمادها و به طور کلی تصاویر و بنمایهها و نیز صنایع، زبان و غیره.
شرح حاضر را میتوان شرح و تفسیر شعر حافظ با شعر پارسی دانست، در درجۀ اول با اشعار خود او و آنگاه کلیۀ متون مهم پهنۀ سخن پارسی.
تفاوت مهمی که قطعاً گفتنی است، در مورد متن مبناست. هر یک از شروح و تفاسیر معمولاً با اتکا و اعتماد به یک متن و طبع خاص از دیوان حافظ تدوین یافته؛ اما در این شرح نگارنده هر موردی که طبع خانلری را در شرح، توضیح و تحلیل وافی بهمقصود نیافتهاست، از طبع علامه قزوینی استفاده کرده و هر دو را مبنا قرار دادهاست.
کتاب شرح شوق با عنوان فرعی شرح و تحلیل اشعار حافظ اثر استاد دکتر سعید حمیدیان است که به نقد و تحلیل اشعار حافظ میپردازد.
در پیشگفتار کتاب آمده است:
این دفتر به هیچ روی از شمار شروح گذشته یا شروح کمابیش سنتی نیست، از چند لحاظ:
شرح لغوی و دستوری نیست، اگرچه از حیث امور لغوی، دستوری یا زبانی نیز شاید آن را کمابیش دقیقتر از این سنخ شروح بیابید.
شرحی بر پایۀ سادهسازی معنایی نیست چون نگارندهاش اعتقادی به این کار ندارد، بلکه با تجزیه و تحلیل دقیق عناصر هر شعر، اعم از کل شعر و یکایک ابیات و آحاد آن سروکار دارد.
این دفتر شرحی است بر پایۀ تجزیه و تحلیل ساختار هر شعر و بررسی پیوندهای اجزای شعر، از ساختار معنایی و مضمونی ابیات گرفته تا عناصر بیانی همچون تشبیهات، استعارات، نمادها و به طور کلی تصاویر و بنمایهها و نیز صنایع، زبان و غیره.
شرح حاضر را میتوان شرح و تفسیر شعر حافظ با شعر پارسی دانست، در درجۀ اول با اشعار خود او و آنگاه کلیۀ متون مهم پهنۀ سخن پارسی.
تفاوت مهمی که قطعاً گفتنی است، در مورد متن مبناست. هر یک از شروح و تفاسیر معمولاً با اتکا و اعتماد به یک متن و طبع خاص از دیوان حافظ تدوین یافته؛ اما در این شرح نگارنده هر موردی که طبع خانلری را در شرح، توضیح و تحلیل وافی بهمقصود نیافتهاست، از طبع علامه قزوینی استفاده کرده و هر دو را مبنا قرار دادهاست.